از جمله نکات برجسته در حيات مبارک امام جواد عليه السلام مناظره هاي  ايشان با برخي از علماء زمان است که حدود نه مناظره از ايشان نقل شده است واز جمله موضوعات مطرح در مناظرات حضرت اين است که ايشان بر اصل همراهي وتبعيت وموافقت روايات با قرآن  اهتمام ويژه داشتند امام جواد عليه السلام در چند مورد با توجه دادن مخاطبان خود به اين اصل مهم تحقيقي در شناخت اسلام ومعارف آن براي هميشه تاريخ روش تطبيق وتوافق روايات با قرآن وشرط اعتبار روايات را در موافقت با قرآن مطرح نمودند




 از جمله در مجلسي فردي به روايتي استناد کرد که در آن ادعا شده که خداوند از طريق پيامبر درباره يکي از صحابه که بعدها به خلافت رسيد اين سئوال را مطرح نمود که پيامبر  از آن صحابه بپرسد که  آيا آن فرد از خدا راضي است ؟ امام اين روايت را خلاف  آيه اي  دانست که درآن به نزديکي واحاطه علمي خداوند بر انسان دارد ومي فرمايد :ما از رگ گردن به شما نزديک تر هستيم (ق/16) وامام فرمود خدايي که از رگ گردن  به انسان نزديکتر است و از خصوصي ترين احوال او آگاه است نياز به اين سئوالات ندارد لذا همين محالفت با قرآن آن روايت  را نامعتبر مي سازد ومجعول بودنش را اثبات مي کند 


(طبرسي، الاحتجاج، 1403ق، ج2، ص446)




 اين روش امام همواره به عنوان يک معيار مهم در شناخت روايات نادرست و همچنين برتري بخشي  ومرجعيت اولي واصلي  دادن به قرآن کار ساز است ودر مقابل تفکر ظاهر گرايي در ميان  اهل سنت و مکتب  اخباري گري در ميان  شيعيان  که به بهانه هايي قرآن را کنار مي زنند ويا کم اهميت  جلوه داده وهمواره روايات آن هم فهم ظاهري از آنها را بر قرآن مقدم مي سازنند قرار دارد 




 امام مي آموزد که روايات اصالت وحقانيت خودرا از قرآن مي گيرند واين البته لوازم مهمي دارد که متاسفانه جهان اسلام چه شيعه وچه سني در طول تاريخ کمتر بدان توجه نموده است واولين لازمه اين اصل آن است که يک محقق ديني  واسلام شناس  قبل از فهم روايات بايد فهم کامل ودقيق قرآني پيدا کند وهمه علوم  اسلامي از تفسير تا تاريخ وفقه وکلام وغيره همه بايد از قرآن آغاز شود وبه قرآن ختم شود نکته اي که مع الاسف مغفول افتاده وبسياري مواقع فهم محققان از قرآن به مراتب پايين تر از فهم آنها  از روايات است




 اين  امر البته تنگ نظري هاي وکج فهمي هاي گوناگون فکري وعملي را پديد آورده است وجرات اجتهاد اساسي وراه گشا را در موارد زياد از نخبگان وخبرگان گرفته است فقه ما براي پيش تازي وحل مسائل ومعضلات بايد فهم خودرا از مباني قرآني آغاز کند ايضا کلام وساير علوم 




 به ياد دارم در بحثي که با فردي فاضل داشتم وقتي از حق ولايت مردم بر حاکم اسلامي  سخن گفتم ايشان با تعجب بر آشفت که اين را شما از کجا آورده ايد ؟ووقتي به آيه امربه معروف اشاره نمودم که در آن قرآن تصريح بر ولايت مومنان بر يکديگر دارد(توبه /71) ايشان که گويي تا آن زمان اين آيه را نشنيده بود  با کمي تامل منصفانه پذيرفت




 در آن مجلس به ايشان عرض کردم که ما فقه را بايد از قرآن آغاز کنيم والا هم دين را درست نخواهيم شناخت وهم بن بست ها را نخواهيم توانست گشود امري که مورد اهتمام ائمه عليهم السلام بود اما متاسفانه بعدها مغفول افتاد که اگر چنين روشي را در پيش گيريم  ومباني را قبل از تاريخ وروايات وعلم اصول از قرآن بگيريم هم فقه وکلامي پويا خواهيم داشت وهم  ديگر نظرياتي چون (قبض وبسط تئوريک شريعت ) وامثال آن جايگاه وجولان چندان نخواهند داشت وفهم درون ديني از چنان غنايي برخوردار مي شود که فهم بيرون ديني نمي تواند هر پنداري را بر او تحميل کند اين نکته البته مجال بيشتر براي تفصيل مي خواهد و جايي فراختر از پستي در کانال مجازي  را مي طلبد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلبرگ روسیه تهران Jasmine فرکتال سیب ابر فان رادیوگرافی چیست خدمات اسباب کشی پاورلاین شرافت و ازادی ورلکوک ایرانی