آمدن  امام به ايران ايران را وارد عصر جديدي از حيات خودنمود وآن روز که امام آمد انقلاب  مردم ايران از چند جهت در اوج شکوه وتعالي بود نخست اينکه وحدتي بي سابقه بين نيروها واقوام مختلف شکل گرفته بود حس ياري به هم به حد بي سابقه رسيده بود و به تبع  اميدهاي اجتماعي فزوني چشمگيري يافته بود تضادّها وتفاوت ها ازجنس قديم وجديد رنگي نداشت، روشنفکر وسنّتي دين دار ولاييک ،غني وفقير دانشگاهي وحوزوي همه باهم بودند ودرکنار هم ورمز پيروزي نيز همان طور که امام بارها مي گفتند همين وحدت ويک دلي بود 


دوم حضور حواريون انديشمندومصلح چون دکتر بهشتي آيت الله طالقاني آيت الله منتظري واستاد مطهري  دکتر مفتح وآيت الله اي وآيت الله هاشمي ومهندس بازرگان ودکتر يزدي درکنار امام وانقلاب  بود که هرکدام وزنه علمي وسياسي وباانديشه اصلاحگرانه وانقلابي بودند واز اين جهت انقلاب اسلامي غناي کم نظير فکري را با خود داشت 




سوم جامعيّت شخصيّت امام خميني در رهبري انقلاب  بود که هم عارف وهم فيلسوف وهم فقيه وسياستمدار مصلح  بود جامعيت بي نظيري که قبل وبعد از ايشان درتاريخ هيچگاه مشاهده  نشد


اين سه ويژگي با لوازمي که داشتند نويد تحولات ژرف وشگفت انگيز ومبارک را مي داد پشتيباني بي سابقه مردمي با حضور طبقات وانديشه هاي مختلف سيل خروشاني را ايجاد کرد که هيچ سدّ داخلي يا خارجي جلودار حرکتش نبود وباعث پيش رفتن نهضت وپيروزي شد حضور چهره هاي عالم وانديشمند انقلاب را از افتادن در ورطه تحجر وافراط گري وخشک انديشي ونگاه تک بعدي به اسلام  در تدوين پيش نويس قانون اساسي وتعيين سياست هاي اول انقلاب بازداشت و اميد بخش تعادل واعتدال فکري وفرهنگي سياسي در مسير انقلاب بود وجامعيت امام هم نقاط قبل را تکميل مي کرد ومحوريت مي بخشيد 


اما سوکمندانه با گذشت چند ماه از انقلاب به علل ودلائل مختلف اين عناصر حرکت وحيات بخش دچار اختلال شدند بخشي از انقلابيون با تماميت خواهي وانحصار طلبي به حذف ديگر افراد وگروهها پرداختند تا حدّي که برخي ازآنها تا ترور فيزيکي نيزپيش رفتند  وبعداز ايجاد شکاف وتفرقه که آفت ويرانگر عنصر نخست يعني وحدت بود با از بين بردن شخصيّت هاي انديشمندي چون مطهري وبهشتي ومفتح در غناي فکر ي وعقبه فرهنگي انقلاب نيز تاثير بشدت مخرب نهادند واين مسئله بعد از ارتحال امام به خصوص در دهه هاي اخير از جانب گروه هاي ديگر وبه شکل ديگر ادامه يافت ودرسالهايي  عده اي فرصت طلب  باسياست افراطي  در فرهنگ وسياست وراندن امور به سمت تحجر با شکل جديد آن  وانحصار طلبي وخالي ساختن عرصه ها از انقلابيون حقيقي انقلاب اسلامي را  با چالش هاي جدي وخطرات بنيادين  مواجه ساختند که امروز نيز کم وبيش اين روند  ادامه دارد 




لازمه مهم فکري  اين روش هاي تخريب گر فهم ارتجاعي وتک بعدي از انقلاب اسلامي وباز توليد قرائت حکومت اسلامي به جاي جمهوري اسلامي وکم رنگ کردن ارزش هاي اصيلي چون عدالت وآزادي وپيشرفت وحقوق سياسي مردم در انقلاب  بود که در دهه هاي اخير برخي از متحجران غايب  عرصه مبارزه عَلَم آن را بلند کرده اند 




ولازمه عملي آن حذف عناصر اصيل  وايجاد نااميدي وبي اعتمادي اجتماعي و خالي شدن عرصه هاي مديريتي از عناصر کاردان واستفاده نکردن از همه ظرفيت ونيروي خبره کشور ودر عوض پديد آمدن مسئولان ومديراني  رياکار به خصوص در سطح مياني  و به تبع بروز فسادهاي مديريتي و تحميل سياست هاي انحصار گرانه به خصوص در عرصه فرهنگ در کشور را موجب شد  و  انحصار طلبي فرهنگي موجب رشد ابتذال فرهنگي گشت ورسانه هايي چون صداوسيما در فقر فرهنگي خود خواسته وکنار زدن نيروها باعث رشد هنر وفرهنگ مبتذل شدند 




واما راه چاره وعبور از اين اوضاع مفسده خيز در  اين است که دوباره به وضعيت اول پيروزي انقلاب باز گرديم  که حضرت امير فرمود :


إِنَّ الاُْمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا


کارهاوقتي شبه ناک شد آخر آن با اول آن سنجيده مي شود(نهج البلاغه /حکمت 76)




لذا با بازگشت به آن عناصر اصيل بايد  همه نيروها را در خدمت انقلاب بخواهيم تکثر فرهنگي را بپذيريم وبه جاي نگاه تک بعدي صرفا فقهي يا سياسي به دين وانقلاب نگاه هاي جامع وچند ساحتي را در اداره کشور به کار گيريم وآزادي وعدالت وجمهوريت واسلاميت ومردم ورهبران سياسي واحزاب مختلف را باهم بخواهيم وآفت مهم تهديد گر انقلاب را انحصار طلبي فکري وسياسي و کنار نهادن عناصري چون جمهوريت و تنگ نظري در گزينش نيروها بدانيم وآنها را درمان کنيم‌


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تور های لحظه آخریپ فی سدر مخضود تغذیه و سلامتی بهترین وبلاگ معرفی راه های لاغری و زیبایی اندام بصیرت افزایی از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد Kevin حماسه های ماندگار SorousH RakhshanI فقط برای دانستن!!!