اخيرا يکي از آثار جمااده داستان نويسنده برجسته معاصر را مطالعه مي کردم واز اشراف خارق العاده او بر ادبيات وارجاع مکرر ديالوگ شخصيت هاي قصه به اشعار بزرگان اين سرزمين در جاي جاي داستان به حيرت افتادم از مباحث علمي ورياضي وفلسفي مطرح در آن کتاب مي گذرم که آنها نيز در نوع خود کم نظير بودند،


اين را مقايسه کنيد با ديالوگ هاي سطحي وفاقد هر نوع هنر وفصاحت وبلاغت را در فيلم هاي سينمايي وتلويزيوني امروز که حاکي از بي سوادي ونا آگاهي فيلم نامه نويسان ميدان دار وميدان داري افراد فاقد فکر وفرهنگ در فرهنگ وهنر کشور است متاسفانه علم وهنر سوزي بليه عام در رسانه هاي رسمي وغير رسمي گشته است واين مساله علاوه بر تبعات منفي فرهنگي لوازم سوء اجتماعي وسياسي دارد 


در قرآن کريم دوبار  سفارش به قول سديد شده است  وقول سديد را به سخن استوار ودرست و به سخنداني  ترجمه کرده اند و زماني سخن حداقل در شکل سديد مي شود که شنيده هاي آن مردم سديد باشد ودرست ودقيق سخن گفتن بر اشراف بر زبان وبرخورداري از جامعيت اصطلاحات باز مي گردد متاسفانه نسل امروز انبان اصطلاحاتش بسيار اندک شده است چون رسانه هايي که خود خوراک فرهنگي مي دهند بشدت فقر فرهنگي دارند لذا مردم نوعا يک جور واز اصطلاحات محدود در سخن گفتن استفاده مي کنند واين باعث مي شود اساسا احساسات وانديشه ها درست منتقل نشود


اين مساله علاوه  بر ايجاد سوء تفاهم ها زيبايي هاي معنوي وادبي را در تعاملات از بين مي برد مهم ترين ابزار ما در تعاملات اجتماعي وخانوادگي زبان است اگر اين زبان فاخر واديبانه  وسنجيده سخن بگويد فضاهاي ارتباطي هم از  زيبا يي وهم از دقت در انتقال افکار وحالات به هم  برخوردار خواهد بود وآگاهي از ادبيات غني گذشته واحاطه بر اصطلاحات وواژگان سهم مهمي دراين زمينه دارد 


 اگر فضاي شنيدن وگفتن ما از واژگان اندک وسطحي انباشته باشد سطح فکر جامعه نيز به خودي خود پايين مي آيد چراکه به تعبير زباشناسان ما با سخن گفتن مي انديشيم وهمچنين زيباييها وظرايف جهان را نخواهيم شناخت وظرايف کتاب هاي مرجعي چون نهج البلاغه وقرآن وديوان حافظ ومثنوي  را نيز درک نخواهيم کرد وبه عکس در برخورداري از واژگان متنوع سطح فکر بالا مي رود وفضاي انتقال احساسات نيز توسعه مي يابد واساسا گفتگو به معناي دقيق رخ مي دهد والا جامعه با صرفا با هم در ارتباط است نه علاوه بر ارتباط در ارتزاق فکري از هم وارتقاء روحي 


متاسفانه فقر واژه شناسي وضعف ادبي به نحوي عمومي  شده که حتي مترجمان منابعي متعالي چون قرآن  در ترجمه اصلا آن فصاحت وسديد گويي قرآن را نمي بينند ومنتقل نمي سازنند در ترجمه اي ديدم مکر را به حيله وحيله را به مکر ترجمه کرده بود که هردو غير دقيق ونادرست بود 


لذا بهتر است چون گذشته نه چندان دور سواد ادبياتي جدي گرفته شود تا هم درک از جهان ومتون معتبر دقيق تر شود وهم تنوع ورنگانگي وزيبايي را در سخن گفتن ها ببينيم وهم با هم گفتگوي بهتري داشته باشيم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jackie نوحه اردبیل Denise ClinicRavan Mehraban عشق یکطرفه Michael قهوه باز گردشگری هـــــــیــــــس هــــــیـــــچـی نـگــو